کد مطلب:3789
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:11
چگونه انسان ميتواند اين تن آسايي و حرص به مال دنيا را از خود دور كند آيا تمرين در اين زمينه فقط كافي است؟
اولاً: قرآن كتابيست كلي و جامع كه در عين جامعيت به مسائل بشكل شخصي و جزئي نپرداخته است كه همين از ابزار جاودانگي و پاسخگوئي به نيازهاي همة عصرهاست بر اين اساس اصول امامت و رهبري و مهدويت هم در قران بدان پرداخته شده بدون ذكر نام ائمه عليهم السلام .
ثانياً : عدم وجود نام ائمه عليه السلام در قران پيشگيري از تحريف قران است كه خود از نمونه هاي روشن برماندگاري قرآنست. انا نحن نزلنا الذكر و انا له لحافظون( ما خود فرود آورندة قرانيم و حافظ و نگهبان آن).
توضيح اينكه : اگر در قران نام افراد بويژه در مسئله امامت بكار مي رفت هواها و هوسهائي كه بعد از پيامبر(ع) خلافت و امامت را از مسير آن منحرف ساختند اين آيات را تحريف مي كردند چنانكه رواياتيكه از پيامبر(ص) در اين باره صادر شده مصون از تحريف نمانده است بنابراين مسائل امامت و رهبري در قران به گونه اي پرداخته شده كه با ديد محققانه بسيار گويا و راهنما ولي اگر بديده آلوده به هوسها به آن بنگرند جاي توجيه آيات باز است ولي نيازي به تحريف آن نبوده و پيكان حملات از قران به سوي احاديث منصرف مي گردد.
اين مطلب را ( كه چرا قران اين موضوع را به اسم بيان نكرده است) اين طور پاسخ مي گويند كه اولا بناي قران بر اين است كه مسائل را به صورت اصل بيان كند و ثانياً پيغمبر اكرم و يا خداي تبارك و تعالي نمي خواست در اين مسئله اي كه بالاخره هوي و هوسها دخالت مي كند مطلبي به اين صورت طرح شود گو اينكه ( صورت طرح شده را هم) اينها آمدند بصورت توجيه و اجتهاد و اين حرفها گفتند كه نه ، مقصود پيغمبر چنين و چنان بوده است يعني اگر آيه اي هم به طور صريح( در اين خصوص وجود داشت باز آن را توجيه مي كردند) پيغمبر(ص) در گفتار خودش به طور صريح گفت: ( هذا علي مولاه ) ديگر از اين صريحتر چه مي خواهيد؟ ولي خيلي فرق است ميان گفتار پيغمبربا اين صراحت را زمين زدن وآيه قران را با وجود كمال صراحت اسمي در آن ، همان روز اول بعد از وفات پيغمبر زمين زدن و لهذا ما اين جمله را در مقدمهآن كتاب ( خلافت و ولايت ) نقل كرده ام كه يك يهودي در زمان حضرت امير مي خواست عموم مسلمين را سركوفت بدهد به حوادث نامطلوبصدر اسلام ( و انصافاً هم سركوفت هم دارد) به حضرت گفت: ( ما دفنتم نبيكم حتي اختلفتم فيه ) هنوز پيغمبرتان را دفن نكرده بوديد كه در باره اش اختلاف كرديد آيا امير المومنين جواب خيلي عجيبي مي دهد ، مي فرمايد: ( انما اختلفنا عنه لا فيه و لكنكم ما جفت ارجلكم من البحر حتي قلتم لبنيكم اجعل لنا الها كما لهم الهة فقال انكم قوم تجهلون)/ نهج البلاغه، حكمت317ما اختلاف در باره پيغمبر نكرديم اختلاف ما در مورد دستوري بود كه از پيغمبر ما رسيده بود ولي شما هنوز پايتان از آب دريا خشك نشده بود كه از پيغمبرتان خواستيد كه همان اصل اول توحيدتان را زير پا بگذاريد گفتيد: براي ما بتي بساز مثل اينها پس خيلي تفاوت است ميان آنچه براي ما رخ داد و آنچه براي شما رخ داد.(1)
بنابراين ايات قرآن:
1-كلي و جامع بدون پرداختن به جزئيات و مصاديق مفاهيم كلي و تام ائمه عليه السلام از مصاديقي مي باشد كه ارتباط آن با آيات اكمال دين ، نريدان نمن علي الذين استضعفوا و بقية الله خير لكم، و العاقبه للمتقين بسيار تنگاتنگ بوده و قابل فهم و برداشت است .
2-انصراف نوك حملات و پيكان مخالفين و دشمنان دين از قران به سوي احاديث براي حفظ قران و تحقق انا نحن نزلنا الذكر و انا له لحافظون مي باشد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1) استاد شهيد مطهري، امامت و رهبري ، ص905
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.